- امین الله (پسرانه)
- مورد اعتماد خداوند
معنی امین الله - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خدا نیکو گرداند خدا نیکو کناد یااحسن الله خلاصه. خدا رهایی او را نیکو انجام دهاد، اگر رای عزیز فلان احسن الله خلاصه بجانب ماالتفاتی کند. یا احسن الله جزاک خدا پاداش ترا نیکو دهاد، بدوسه بوسه رها کن این دل از گرم و خباک تابمنت احسان باشد احسن الله جزاک. (رودکی)
کسی که شاه و دولت بامانت وی اطمینان دارد امین، عنوانی است که ببعضی ترجال و سیاستمدارن داده اند
خداپور پسرخدا پورخدا
بسوی خدا بجانب خدا در راه خدا: آنگاه برانید تکاور بسوی شاه باپور و برادر بشتابید الی الله. کای شاه ملک افسر وی میر فلک جاه العبد و مافی یدی کان لمولاه. (ازمنظومه ای مذهبی شرح حال حربن یزید ریاحی)
سوگند خدا